شکسته بغضی در گلویم
شکسته بغضے در گلویم،
پُڪ مے زنم؛
دود مے شود؛
معتادم به خیالت
که مے چکد از لبانم
تا بغلتد روے سطرهاے شعرم
و فرو ریزد
تمام نیستے ات در من
▄
سرم را بچرخانم
باز پُڪ میزنم
بغض شکسته ام را
پُڪ مے زنم؛
دود مے شود؛
معتادم به خیالت
که مے چکد از لبانم
تا بغلتد روے سطرهاے شعرم
و فرو ریزد
تمام نیستے ات در من
▄
سرم را بچرخانم
باز پُڪ میزنم
بغض شکسته ام را
- ۳.۲k
- ۰۴ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط